در صورتی که مهارت پذیرش احساسات رو تمرین و تقویت کنیم، اولین چیزی که بعد از مدت کوتاهی حس میکنیم بهبود کیفیت حال روحی و ذهنی هستش. این که میتونیم با اضطراب و استرس محیط اطراف راحتتر کنار بیایم، نشوندهنده این هستش که انعطافپذیری حسی ما بیشتر شده.
وقتی که انعطاف پذیری حسی بیشتر بشه، رفتار و تصمیمگیری منطبق با شرایط و محیط هم رشد پیدا میکنه. به دنبال اون در مواجهه به چالشهای زندگی با آگاهی و انعطاف بیشتری عمل میکنیم.
هر چقدر توی این مسیر جلوتر بریم، به خودآگاهی بیشتر و شناخت عمیقتری از احساسات دست پیدا میکنیم. برای مثال، حس غم ناشی از فقدان رو راحتتر مدیریت میکنیم. تو چالش هایی که در ارتباط با آدم ها رخ میده،هوشمندانهتر عمل میکنیم.
تمام اینها بهبود نسبی کیفیت زندگی رو برای ما امکانپذیر میکنه. بهبود کیفیت زندگی، به دنبال خودش احساس رضایتمندی و صلح رو به همراه داره. احساسات خوشایندی که تاثیرش در بلند مدت، نمود درونی و بیرونی برای شخص و اطرافیانش خواهد داشت.